فاطر مرصوصین

نام یکی از سوره های قرآن + مرصوصین

فاطر مرصوصین

نام یکی از سوره های قرآن + مرصوصین

مشخصات بلاگ
فاطر مرصوصین
آخرین مطالب
  • ۹۴/۱۰/۰۳
    ...

۱۰ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است


  از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می‌گذشت.
  فرشته‌ای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی
  می‌فرمایید؟"

  خداوند پاسخ داد:
  دستور کار او را دیده‌ای‌؟

  باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی
  باشند.
  باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
  دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.
  "بوسه‌ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند."
  فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
  "این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش
  بفرمایید."
  خداوند گفت : نمی شود!!
  چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.
  از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند،
  یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد."
  فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
  "اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی."
  بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده‌ام.
  تصورش را هم نمی‌توانی بکنی که تا چه حد می‌تواند تحمل کند و زحمت بکشد."
  فرشته پرسید :
  "فکر هم می‌تواند بکند؟"
  خداوند پاسخ داد :
 
"نه تنها فکر می‌کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد."
  آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
  فرشته پرسید : اشک دیگر برای چیست؟"
 
  اشک وسیله‌ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد،
  نا‌امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش."
  فرشته متاثر شد:"شما فکر همه چیز را کرده‌اید، چون زن‌ها واقعا حیرت انگیزند."
  زن‌ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می‌کنند.
  همواره بچه‌ها را به دندان می‌کشند.
  سختی‌ها را بهتر تحمل می‌کنند.
  بار زندگی را به دوش می‌کشند، ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می‌پراکنند.
  وقتی خوشحالند گریه می‌کنند.
  برای آنچه باور دارند می‌جنگند.
  در مقابل بی‌عدالتی می‌ایستند.
  وقتی مطمئن‌اند راه حل دیگری وجود دارد، نه را نمی‌پذیرند.
  بدون قید و شرط دوست می‌دارند.
  وقتی بچه‌هایشان به موفقیتی دست پیدا می‌کنند گریه می‌کنند.
  وقتی می‌بینند همه از پا افتاده‌اند، قوی و پابرجا می‌مانند.
  آنها می‌رانند، می‌پرند، راه می‌روند، می‌دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید.
  قلب زن است که جهان را به چرخش در می‌آورد.
  زن‌ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و می‌دانند که بغل کردن و بوسیدن می‌تواند هر دل       شکسته‌ای را التیام بخشد.کار زن‌ها بیش از بچه به دنیا آوردن است،
  آنها شادی و امید به ارمغان می‌آورند. آنها شفقت و فکر نو می‌بخشند.
  زن‌ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.
  خداوند گفت: "
این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد!"
  فرشته پرسید: "چه عیبی؟"
  خداوند گفت:


  "قدر خودش را نمی داند . . ."

  • سما علیزاده

و اما آثار و برکاتى که مى‌توان براى تربت پاک حسینى برشمرد عبارتند از:


تأثیر تماس اعضاى بدن با تربت

یکى از آثار و برکات تربت سیدالشهدا علیه السلام این است که متبرک نمودن بدن و صورت با آن تربت شریف تأثیر معنوى زیادى بر انسان خواهد گذاشت، از این رو از بعضى بزرگان دین و امامان معصوم نقل شده که بعد از نماز، بدن و صورت خویش را با مهر کربلا متبرک مى‌کنند. و نیز دستور داده‏اند که قبل از خوردن تربت جهت شفا گرفتن، آن را بوسیده و با اعضاى بدن تماس داده شود.

امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند متعال تربت جدم حسین علیه السلام را شفاى هر درد، و ایمنى از هر خوفى قرار داده است؛ پس هرگاه یکى از شما خواست از آن خاک تناول کند، ببوسد و آن را به چشم گذارد و بر سایر اعضاى بدنش تماس دهد...»(1)


سجده بر تربت

یکى دیگر از برکات و آثار خاک مزار امام حسین علیه السلام این است که سجده بر آن تربت پاک حجاب‌هاى ظلمانى را کنار زده و در توجه حق تعالى به نمازگزار مؤثر است. امام صادق علیه السلام در این باره مى‏فرماید: «همانا سجود بر تربت حسین علیه السلام حجاب‌هاى هفتگانه را پاره مى‌کند.»(2)

لازم به ذکر است که مراد از «حجاب» در کتاب و سنت، همان حجاب‌هایى است که بین بنده و خالق حایل شده و او را از شهود خداوند محجوب مى‌سازد که در مرحله اول، حجاب‌هاى ظلمانى و در مرحله دوم، حجاب‌هاى نورانى برطرف مى‏شود اما مراد از حجاب‌هاى هفتگانه، ظاهراً حجاب‌هاى ظلمانى است. سجده بر تربت حضرت سیدالشهدا علیه السلام این خاصیت را دارد که در صورت معرفت به حق حضرت و ولایت او، حجاب‌ها را دریده و راهگشاى وصول به کمالات انسانى باشد.

سجده بر خاک سر کوى تو آرند خلایق      جان فداى تو که هم قبله و هم قبله نمایى

و اما در خصوص این که در میان شیعه معمول است از خاک مقدس کربلا یعنى تربت کنار قبر سیدالشهدا علیه السلام خاک برداشته و با آن مُهر درست کرده و غالباً در نماز، به آن سجده مى‏کنند بدین خاطر است که از خاک زمین بوده و به تمامى خاک‌ها مى‏توان سجده کرد، و از طرفى خاک کربلا به لحاظ شهادت امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش شرافت پیدا کرده است، به طورى که اهل‌بیت علیهم السلام نیز به ما فرموده‏اند در هر نمازى که سجده بر تربت کربلا باشد خداوند آن نماز را به خاطر آن حضرت قبول مى‏کند. چنانکه حضرت صادق علیه السلام از خاک کربلا درون کیسه‏اى ریخته و در سجاده همراه داشت، در هنگام نماز آن کیسه را باز مى‏کرد و بر آن سجده مى‏نمود.

شفا یافتن

از جمله آثار و برکات قطعى تربت پاک سیدالشهدا علیه السلام شفا بودن آن براى دردها و آلام انسان است. روایاتى که دلالت بر این امر دارند به سه دسته تقسیم مى‏شوند:

1- روایاتى است که شفا بودن را براى تربتى که از خود قبر شریف برداشته شود مخصوص کرده است، چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «به درستى که نزد سر حسین علیه السلام تربت سرخى است که شفاى هر دردى غیر از مرگ مى‌باشد.»(3)

2- روایاتى است که با تعبیرات مختلف توسعه‏اى از بیست ذراع تا پنج فرسخ و یا ده میل را براى آن قائل است. چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «حریم مزار حسین علیه السلام پنج فرسخ از چهار جانب قبر است.»(4)

3- روایاتى است که به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نموده‏اند. چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «خاک مزار امام حسین علیه السلام براى هر دردى شفاست.»(5)

تا شفا بخشد روان و جسم هر بیمار را       در حریم وصل خود خاک شفا دارد حسین‏

و نیز امام رضا علیه السلام فرمود: «خوردن گِل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوک، حرام است مگر گِل مزار حسین علیه السلام، به درستى که در آن شفاى هر درد و امنیت از هر ترسى است.»(6)

حکایت:

عالم زاهد پرهیزگار حجةالاسلام والمسلمین مرحوم آقاى حاج شیخ محمدحسن عالم نجف آبادى(ره) نقل فرمودند: «من در زمان مرجعیت مرحوم آیة الله آخوندى خراسانى (ره) که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم مریض شدم و این بیمارى مدتى طول کشید و پرستارى مرا بعضى از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند. پس از چندى بیمارى من به قدرى شدید شد که اطبا از شفا یافتنم مأیوس شدند و دیگر براى معالجه‏ام نیامدند، و من در حال تب شدید گاهى بیهوش مى‏شدم و گاهى به هوش مى‌آمدم.

یکى از رفقا که مرا پرستارى مى‏کرد شنیده بود که عالم زاهد مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد نجف آبادى قدس سره مقدارى از تربت اصلى حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وى خواسته بود که قدرى از آن تربت را بدهد که به من بخورانند تا شفا یابم. ایشان فرموده بود: من به قدر یک عدس تربت دارم و آن را گذاشته‌ام که بعد از مرگم در کفنم بگذارند. آن آقا ناراحت شده و گفته بود: حالا که ما از همه جا مأیوس شده و به شما پناه آورده‏ایم شما هم از دادن تربت خوددارى مى‏کنید؟ این بیمار در حال احتضار است و مى‏میرد.

مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد، دلش به حال بیمار سوخته و قدرى از آن تربت که از جان خودش عزیزترش مى داشت به آن شخص داده بود. تربت را با آب مخصوصى که وارد شده در آب حل کرده و به حلق من ریخته بودند. من که در حال بیهوشى به سر مى‏بردم، ناگهان چشمان خود را باز کرده و دیدم رفقا اطراف بسترم نشسته‏اند، خوب دقیق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را که به حلقم ریخته بودند برایم شرح دادند.

کم کم در خود احساس نیرو و نشاط کردم و حرکتى به خود داده، نشستم، دیدم نشاط بیشترى دارم برخاستم و ایستادم، و چون یقین کردم که به برکت تربت مقدس امام حسین علیه السلام شفا یافتم حال خوشى پیدا کردم و به رفقا گفتم: از شما خواهش مى‌کنم که از حجره بیرون بروید، چون مى‏خواهم زیارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بیرون رفتند و من در حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشى که قابل وصف کردن نیست مشغول خواندن زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام شدم.»(7)

آرى، شفاى بیماران به وسیله تربت آن حضرت یکى از برکاتى است که خداوند متعال در عوض شهادت امام حسین علیه السلام به وى عطا فرموده است .

تأثیر کام برداشتن اطفال با تربت

کام برداشتن اطفال با تربت امام حسین علیه السلام موجب ایمنى کودک مى‌شود چنانکه امام صادق علیه‌السلام فرمود:

«کام فرزندانتان را با تربت حسین علیه السلام باز کنید که آن امان است.»(8)

تأثیر تربت حسین ، همراه جنازه

صاحب کتاب «مدارک الاحکام» مى‌نویسد: در زمان حضرت صادق علیه السلام زن زاینه‏اى بود، بچه‏هایى که از زنا به دنیا مى‌آورد در تنور مى‏انداخت و مى‏سوزانید. وقتى که مُرد، پس از غسل و کفن او را به خاک سپردند، اما زمین جنازه‏اش را بیرون انداخت. جاى دیگر او را دفن کردند باز زمین او را نپذیرفت تا سه مرتبه، آنگاه مادرش به امام صادق علیه السلام متمسک شد: اى پسر پیغمبر به فریادم برس.

فرمود: کارش چه بود؟ عرض کردند زنا و سوزاندن بچه‏هاى حرامزاده. فرمود: هیچ مخلوقى حق ندارد مخلوقى را بسوزاند، سوزاندن به آتش مخصوص خالق است عرض کرد حالا چه کنم؟ فرمود: مقدارى از تربت حسین علیه السلام با او در قبر بگذارید. تربت حسین علیه السلام امان است. همراهش گذاشتند زمین او را پذیرفت.

در توقیع مبارک حضرت حجة بن الحسن(عج) نیز اذن داده شده است. یکى از شیعیان به حضرت (در زمان غیبت صغرى توسط نایب خاص حضرت) مى‏نویسد: آیا جایز است ما تربت حسین علیه السلام را با میت در قبر بگذاریم، یا با تربت حسین روى کفن بنویسیم؟

حضرت در پاسخ مرقوم مى‏فرمایند: هر دو کار پسندیده است. البته باید رعایت احترام تربت بشود. مُهر یا تربت، مقابل یا زیر صورت میت باشد، بلکه به برکت خاک قبر حسین علیه السلام قبر میت محل امنى از هر بلا و آفت و عذابى گردد.(9)

تسبیح تربت

از حضرت صاحب الزمان(عج) روایت شده که فرمود: «هر کس تسبیح تربت امام حسین علیه السلام را در دست گیرد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر براى او نوشته مى‏شود.»(10)

و امام صادق فرمود: «یک ذکر یا استغفار که با تسبیح تربت حسین علیه السلام گفته شود برابر است با هفتاد ذکر که با چیز دیگر گفته شود.»(11)


  • سما علیزاده


و چون سیّدالشّهداء حسین بن علىّ علیهماالسلام شهید شد سنّت شد که از تربت آن امام مظلوم تسبیح سازند و با آن ذکر گویند از حضرت صاحب الا مر علیه السلام مرویست که هر که تسبیح تربت امام حسین علیه السلام در دست داشته باشد و ذکر را فراموش کند ثواب ذِکر براى او نوشته مى شود و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که تسبیح تربت آن حضرت ذکر مى کند و تسبیح مى گوید بى آنکه آدمى بگوید و فرمود که یک ذکر یا استغفار که با آن گفته مى شود برابر است با هفتاد ذکر که با چیز دیگر گفته شود و اگر بى ذکر بگرداند به هر دانه هفت تسبیح براى او نوشته مى شود و به روایت دیگر اگر با ذکر بگرداند به هر دانه چهل حَسَنه براى او نوشته مى شود و مروى است که حوریان بهشت چون ملکى را مى بینند که به زمین مى آید از او التماس مى کنند که تسبیح و تربت حضرت حسین علیه السلام را براى ما بیاور و در حدیث صحیح از حضرت امام موسى علیه السلام منقول است که مؤ من مى باید خالى نباشد از پنج چیز: مسواک و شانه و سجّاده که بر روى آن نماز کند و تسبیحى که در آن سى و چهار دانه باشد و انگشتر عقیقى و ظاهر آن است که خام و پخته هر دو خوب است و خام بهتر است و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که هر که به تسبیح تربت قبر امام حسین علیه السلام یک تسبیح بگوید حق تعالى براى او چهار صد حسنه بنویسد و چهارصد گناه از او محو کند و چهارصد حاجت او را برآورد و چهارصد درجه براى او بلند کند و مروى است که مستحبّ است که رشته اش کبود باشد به رنگ آسمان و از بعضى روایات مستفاد مى شود که زنان را به انگشتان شمردن افضل است ولکن احادیث فضیلت تربت مطلقاً اکثر و اقوى است



 

  • سما علیزاده
خدای مهربان من...

امیدمان به مهر و کرم توست.می دانم نا امیدمان نخواهی کرد.می دانم دل گنهکار ما را تنها نخواهی گذاشت.می دانم تو بهترین بخشنده ای.

خدای مهربان من...

آتش دوری از تو برای مرگ دل ما کافیست.تنهایمان نگذار...




ای خدای رئوف یعنی میشه منو هم تو میهمانی اربعین راه بدی ....کمکم کن .دستم بگیر نزار تو راه بمونم و از قافله عقب بیفتم


  • سما علیزاده

تفسیر عشق، درس الفبای کربلاست

لب تشنه، خضر در پی صحرای کربلاست

 

باز این چه شورش است که درخلق عالم است

نیل فرات تشنه موسای کربلاست

 

عیسی به عرش رفت ولی روضه خواند و گفت

عریان به روی خاک، مسیحای کربلاست

 

باید علی شود زکریای کربلا

وقتی که روی نی سر یحیای کربلاست

 

مجنون کجاست تا که ببیند چه چشم ها

دنبال ردّ محمل لیلای کربلاست

 

بعد از گذشت این همه سال از شهادتش

خلقت هنوز مات معمّای کربلاست

 

ای با خبر ز سرّ معما ،شما بگو

ای روضه خوانِ ناحیه ،آقا ،شما بگو

 

آهی بکش، به باد بده دودمان ما

شعری بخوان که شعله بیفتد به جان ما

 

صمصام انتقام خدا صبرمان دهد

یک شب اگر شما بشوی روضه خوان ما

 

تاریخ را ورق بزن، از کربلا بگو

برگرد چارده سده پیش از زمان ما

 

این خون نوشته ای که تو خواندیش «ناحیه»

این بی کسی که باد فدایش کسان ما

 

این روضه های باز که با السلام هاش

لکنت گرفته است سراپا زبان ما

 

شأن نزول کیست که خون گریه می کنی؟

ای کاش کارد بگذرد از استخوان ما

 

ارباب مقتل، عازم آن سوی نیزه هاست

ای وای بر دلم... سندش روی نیزه هاست

 

آقا نوشته اند که جدت کفن نداشت

گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت!

 

از پایکوب اسب سواران شنیده ام

بردند روی نیزه، سری را که تن نداشت

 

پیچیده بود در خودش از آتش عطش

داغی که داشت در جگر خود، حسن نداشت

 

انگشتری که با خودش آورده بود کو؟

ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت

 

چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها

همراه کاروان خود، ای کاش زن نداشت

 

حق با شماست، شام و سحر گریه می کنید

جای سرشک خون جگر، گریه می کنید...


علی عباسی

  • سما علیزاده

چرا صفر را صفر نامیده اند؟ + اعمال ماه صفر

 

اعمال ماه صفر,ماه صفر

 

امروز مصادف با آغاز ماه صفر دومین ماه قمری است؛ ماهی که به نحوست معروف است .

 ماه صفر که بنا به روایتی ، روز اول آن روز واردشدن کاروان اسرای کربلا به شام است و حوادث تلخ دیگری از جمله شهادت دختر 3 ساله امام حسین (ع)،رحلت جانگداز پیامبر اکرم (ص) در روز 28 این ماه  واقع شده و پایان ماه نیز مصادف با شهادت هشتمین پیشوای شیعیان امام رضا (ع) می باشد.

چرا صفر را صفر نامیده اند؟

در نامگذاری این ماه، دو وجه ذکر کرده ‏اند:
1. از «صُفْرَة (زردی)» گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان بوده است.
2.از «صِفْر (خالی)» گرفته شده؛ زیرا مردم پس از پایان ماه‏های حرام، رهسپار جنگ می‏ شدند و شهرها خالی می‏ شد.
این ماه، معروف به شومی و بدشگونی است. از پیامبر اکرم (ص) درباره ماه صفر، چنین نقل شده است:
هر کس خبر تمام شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او می‏دهم.

برخی اعمال ماه صفر

1-در این ماه، به دادن صدقه اهتمام بیشتری شود
 پیامبر اکرم (ص) در باب صدقه دادن می فرمایند : " لبخند تو بر روی برادرت صدقه است ، امر به معروف و نهی از منکر کردنت صدقه است ، رهنمایی کسی که راه را گم کرده صدقه است و دور کردن سنگ و خا ر و استخوان از راه صدقه است .
 "
2-برای ایمنی از بلاها، دعای زیر هر روز ده مرتبه خوانده شود:
یا شَدیدَ الْقُوی‏ وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی‏ شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی‏ کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ‏ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ! (مفاتیح الجنان)

ای سخت نیرو، و ای سختگیر! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! خوارند از بزرگی‏ات همه خلقت. پس کفایت کن از من شرّ خلق خودت را، ای احسان بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا دِه! ای که معبودی جز تو نیست! منزّهی تو! به راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غمّ و همچنین نجات دهیم مؤمنان را، و رحمت کند خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزه‏اش!

3-ـ «سیّد بن طاووس» نقل کرده است: در روز سوم ماه صفر، دو رکعت نماز بخوان که در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انّا فتحنا» (فتح) و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «توحید» قرائت شود و پس از سلام نماز، صد بار صلوات بفرست و صد بار آل ابى سفیان را لعنت کن و صد مرتبه استغفار نما و آنگاه حاجت خویش را از خداوند بخواه. (ان شاء اللّه به هدف اجابت مى رسد).( اقبال، صفحه 587)

در روز اربعین (بیستم ماه صفر) زیارت امام حسین(علیه السلام) مستحبّ است و مورد تأکید قرار گرفته. در روایتى که «شیخ طوسى» از امام حسن عسکرى(علیه السلام) نقل کرده، چنین آمده است: نشانه هاى مؤمن پنج چیز است: به جاى آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) و زیارت اربعین (امام حسین(علیه السلام)) و انگشتر را بر دستِ راست نهادن، و پیشانى را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم الله الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.(2)
  • سما علیزاده


ماه صفر دومین ماه قمری پس از محرم است. در دوران جاهلیت آن را ناجز می‌نامیدند. صفر از ریشه صفر به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست می‌کشیدند، با فرارسیدن ماه صفر به جنگ روی می‌آوردند و خانه‌ها خالی می‌ماند؛ از این رو به آن صفر گفته‌اند.


حوادث تاریخی فراوانی در ماه صفر رخ داده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

اول صفر : وارد کردن سر مطهر امام حسین علیه السلام به شام ، ورود اهل بیت علیهم السلام به شام ، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام (به روایتی)، آغاز جنگ صفین (بنا بر روایتی)



دوم صفر : مجلس یزید لعنت‌الله علیه بنا بر نقلی، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام ( به روایت دیگر)



سوم صفر : ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام 57 هجری قمری به روایتی.




پنجم صفر : شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و لعنة‌الله علی قاتلیها، 61 هجری.



ششم صفر : صدور توقیع امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء به حسین بن روح.



هفتم صفر : ولادت امام موسی کاظم علیه السلام 128 هجری،، وفات آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی 1411 قمری.



نهم صفر : شهادت عمار یاسر رضی‌الله عنه در جنگ صفین 37 هجری، شروع جنگ نهروان 38 هجری قمری.



دوازدهم صفر : وفات هارون برادر حضرت موسی علیهماالسلام.



سیزدهم صفر : اختیار حکمین در صفین و حیله عمروعاص.



چهاردهم صفر : شهادت محمدبن ابوبکر به دست عمروعاص (بنابر روایتی)



هجدهم صفر : شهادت اویس قرنی در جنگ صفین 37 هجری قمری.



بیستم صفر : اربعین حسینی.



بیست و دوم صفر : صدور توقیع شریف امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء برای مرحوم شیخ مفید اعلی الله مقامه 420 قمری.



بیست و سوم صفر : پی کردن ناقه حضرت صالح نبی علیه السلام توسط قومش - گرفتار شدن حضرت یونس علیه السلام در شکم ماهی.



بیست و چهارم صفر : شدّت یافتن بیماری حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم.



بیست و ششم صفر : دستور پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم به لشکر اسامه جهت آماده شدن در جنگ با رومیان( بنابر نقل واقدی 11 هجری) ، سالروز انقراض حکومت امویان.



بیست و هشتم صفر : رحلت جانسوز رحمت للعالمین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در روز دوشنبه 28 صفر سال 11 هجری قمری - شهادت مظلومانه سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام 50 قمری.



(سی ام / بیست و نهم ) صفر : شهادت امام رضا علیه السلام 203 هجری قمری

  • سما علیزاده
بسم الله الرحمن الرحیم





سلام


ماه روضه ی اربابه ، دل فاطمه بی تابه


تمام شد ، هنوز نیومده ... چه زود تموم شد چه زود بیست و هشت شب با حال با امام حسین علیه السلام تمام شد . همش قبل محرم به خودم می گفتم محرم بیاد دیگه به ارباب قول می دم آدم شم ... نه باز هم دروغ محرم هم تمام شد ...


چقدر زیبا بود لحضاتی که روضه خون رو منبر روضه سرباز شش ماه حضرت رو می خوند ، با ارباب مینون اون همه جمعیت درد و دل می کردی به قول بچه ها سیم به امام حسین علیه السلام وصل می شد هی ناز آقا رو می کشیدیم .


تا روضه خون می گفت السلام و علیک یا مظلوم  دلت واسه کربلای آقا تنگ می شد که ای کاش یه محرم هم من رو ارباب ببر کربلا واسش گریه کنم .


دلت واسه علی اصغر آقا جان می سوخت که آب ...


بیست و هشت روز و شب ، هم  صبح مجلس آقا و  هم شب روضه گردی ارباب که ارباب  و تنفس علینا ... مثل گدای بی چیزی که ( خودمو می گم با شما


نیستم ) از همه جا رونده منم اونی که جا مونده منم مثل همه تمام شهدا به کام من عسل ...  خودم می دونم آقا جون لیاقت ندارم ... ولی شما


عادت به احسان دارید ...


حرف زیاده این هم یه درد و دل بود ، بیایین برا هم دعا کنید این سلام هم به نیابت حضرت ارباب غریب مهدی صاحب الزمان بدیم به امام حسین علیه السلام







أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ،


أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوکِ الْخِبآءِ ،


أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ،


أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ ،


أَلسَّلامُ عَلىکشَهیدِ الشُّهَدآءِ ،


أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاَْدْعِیآءِ ،


أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ ،


أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَةُ السَّمآءِ،

_________________
پیامبر(ص) به على(ع) فرمود:
                                                   «انت منى بمنزلة هارون من موسى  الا انه لا نبى بعدى؛ ».
                          « تو نسبت به من، به منزله هارون از موسى هستى جز این‌که بعد از من پیامبرى نیست».

       
                                                           
           أللَّهُمَّ العَـن صَنَمی قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ
  • سما علیزاده

چشم پاک دختری از جمله‌ای تر مانده است""" چشم‌های پاکش اما خیره بر در مانده است

روی دیوار اتاق کوچک تنهایی‌اش """ عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . .

یاد و خاطره شهیدان گرامی باد









  • سما علیزاده
  • سما علیزاده