فاطر مرصوصین

نام یکی از سوره های قرآن + مرصوصین

فاطر مرصوصین

نام یکی از سوره های قرآن + مرصوصین

مشخصات بلاگ
فاطر مرصوصین
آخرین مطالب
  • ۹۴/۱۰/۰۳
    ...

۲۹ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

چگونه پر بزنم تا که بال و پر بسته ست ؟!

چقدر در بزنم ؟‍! ها ؟! چقدر ؟! در بسته ست!

از این ستون فرجی نیست تا ستون دگر!

که ریشه های درختان به یکدگر بسته ست!

تفاوتی نکند باغ با قفس! وقتی –

دل پرنده شکسته ست و بال و پر بسته ست!

چقدر چشم بچرخانم و نگاه کنم؟!

در این زمانه که هر چشم دیده ور بسته ست!

اگر که راه نمی خواندم ز تنهایی ست!

که گاه قصد زیارت به همسفر بسته ست!

پر از عریضه شده چاه جمکران ؛ حالا -

به جای آب پر از نامه های سربسته ست!

میان راه نمی ماند آنکه قبلِ سفر

درست توشه به اندازه ی سفر بسته ست

به پشت گرمی این قوم دلخوشی کافی ست!

که زود وا شد مشتی که تنگ تر بسته ست!

 « عقب نشینی » آرایش سپاه نبود!

مسیرِ فتح به سربازِ بی جگر بسته ست!

زمان آمدنت روی ما حساب نکن!

خودِ خدا به هواخواهی ات کمر بسته ست!

بیا که آمدنت بحث مرگ و زندگی است

نبود و بودِ دو عالم به این خبر بسته ست!

بیا که گوشه ی چشمی به من بیندازی

سعادت دو جهانم به یک نظر بسته ست!

  • سما علیزاده

برخی از کارشناسان معتقدند نماز خواندن تنها غذای روح انسان نیست , بلکه جسم انسانها را نیز تقویت می کند و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می دهد.

وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بیی خوابی و افکار ناآرام را از انسان دور می کند.

ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد. نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می دارد. تقویت احشاء و ماهیچه های شکم , حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن سوء هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.

کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود کخ در متعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است. مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن ساق پا و رانها می شودو به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد. تنظیم متابولیسم بدن فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماری ها از بدن, کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز و بهبود ناراحتی های تناسلی و نارسایی های تخمدان از دیگر خواص رکوع در نماز است.

سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند. سجده علاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه ,پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی کمک می کند. سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی , زیبایی و طراوت پوست می شود. حالات سجده به واسطه باز شدن مهره ها از یکدیگر باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند,شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این عم برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران ها , کمک به نفخ معده و روده , بهبود فتق , از خواص نشستن بعد نماز است.

روشن است که نماز فلسفی خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه ی قرب به حق است و آن را باید فقط برای خداوند تعالی خواند و نه به انگزه فواید و آثاری از این دست, ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می تواند برای برخی مفید باشد.

  • سما علیزاده



اعمال مشترک دهه اوّل ماه ذی الحجه

 

اعمال مشترک دهه اوّل ماه ذی الحجه

 

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: پدرم حضرت امام باقر(علیه السلام) به من فرمود: پسرم! در دهه نخست از ماه ذى الحجّه، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را ترک مکن:

در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را مى خوانى، پس از آن این آیه (آیه 142 سوره اعراف) را مى خوانى:

 

وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً، وَ أَتْمَمْناها بَعَشْر، فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ

و ما با موسى سى شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پروردگارش (با او)

 

أَرْبَعینَ لَیْلَةً، وَ قالَ مُوسى لاَِخیهِ هارُونَ اخْلُفْنى فى قَوْمى، وَ أَصْلِـحْ

چهل شب تمام شد و موسى به برادرش هارون گفت: جانشین من در میان قومم باش و (آنها را) اصلاح کن

 

وَلا تَتَّبِعْ سَبیـلَ الْمُفْسِـدینَ.

و از روش مفسدان پیروى منما.

 

اگر چنین کنى، در ثواب حاجیان، و اعمال حجّ آنها شریک مى شوى.(1)

 

2ـ روزه گرفتن در نُه روز اوّل. در روایتى از امام موسى کاظم(علیه السلام) نقل شده است که هر کس نُه روز اوّل ذى الحجّه را روزه بدارد، خداوند ثواب روزه تمام عمر را براى او مى نویسد.(2)

 

ابوحمزه ثمالى از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت، از روز اوّل تا عصر روز عرفه، پس از نماز صبح و قبل از نماز مغرب این دعا را مى خواند:

 

اَللّـهُمَّ هذِهِ الاَْیّامُ الَّتى فَضَّلْتَها عَلَى الاَْیّامِ وَشَرَّفْتَها، وَ قَدْ بَلَّغْتَنیها بِمَنِّکَ

خدایا این روزهایى است که برترى و شرافتش دادى بر سایر روزها و به لطف و

 

وَرَحْمَتِکَ، فَاَنْزِلْ عَلَیْنا مِنْ بَرَکاتِکَ، وَاَوْسِعْ عَلَیْنا فیها مِنْ نَعْمآئِکَ،

رحمتت مرا بدانها رساندى پس برکات خودت را بر ما فرو بار و از نعمتهاى خود در این روزها بر ما وسعت ده

 

اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَهْدِیَنا فیها

خدایا من از تو خواهم که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و نیز خواهم که ما را دراین روزها به

 

لِسَبیلِ الْهُدى، وَالْعَفافِ وَالْغِنى، وَالْعَمَلِ فیها بِما تُحِبُّ وَتَرْضى، اَللّهُمَّ

راه هدایت و پاکدامنى و بى نیازى راهنمایى فرمایى و موفقمان دارى به انجام آنچه دوست دارى و موجب خشنودى تواست خدایا

 

اِنّى اَسْئَلُکَ یا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى، وَیا سامِعَ کُلِّ نَجْوى، وَیا شاهِدَ کُلِّ

از تو خواهم اى جایگاه هر شکایت و اى شنواى هر سخن سِرّى و راز و اى حاضر در هر

 

مَلاَ، وَیا عالِمَ کُلِّ خَفِیَّة، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ اَنْ تَکْشِفَ

جمع و اى داناى هر نهان که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و بگشایى

 

عَنّا فیهَا الْبَلاءَ، وَ تَسْتَجیبَ لَنا فیهَا الدُّعآءَ، وَ تُقَوِّیَنا فیها وَ تُعینَنا،

در این روزها از ما بلا و گرفتارى را و مستجاب گردانى در آنها دعاى ما را و نیرو دهى به ما در این روزها و کمکمان دهى

 

وَتُوَفِّقَنا فیها لِما تُحِبُّ رَبَّنا وَتَرْضى، وَعَلى مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنا مِنْ

و موفقمان دارى پروردگارا بدانچه دوست دارى و خشنود گردى و بر آنچه واجب کرده اى بر ما از اطاعت خودت

 

طاعَتِکَ، وَطـاعَةِ رَسُولِکَ وَاَهْلِ وِلایَتِکَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یا اَرْحَمَ

و اطاعت پیامبرت و اهل ولایتت خدایا از تو خواهم اى مهربانترین

 

الرّاحِمینَ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَهَبَ لَنا فیهَا الرِّضا،

مهربانان که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و در این ایام خشنودى خویش را به من ببخش

 

اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ، وَلا تَحْرِمْنا خَیْرَ ما تُنْزِلُ فیها مِنَ السَّمآءِ، وَطَهِّرْنا

که براستى تو شنواى دعایى و محروم مکن ما را از خیرى که در این روزها از آسمان فرو بارى و پاکمان کن

 

مِنَ الذُّنُوبِ یا عَلاّمَ الْغُیُوبِ، وَاَوْجِبْ لَنا فیها دارَ الْخُلُودِ، اَللّهُمَّ صَلِّ

از گناهان اى داناى بر نادیدنیها و واجب گردان در این ایّام براى ما خانه جاویدان را خدایا درود فرست

 

عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَلا تَتْرُکْ لَنا فیها ذَنْباً اِلاَّ غَفَرْتَهُ، وَلا هَمّاً اِلاَّ

بر محمّد و آل محمّد و هیچ گناهى براى ما باقى مگذار جز آن که بیامرزى و نه اندوهى جز

 

فَرَّجْتَهُ، وَلا دَیْناً اِلاَّ قَضَیْتَهُ، وَلا غائِباً اِلاَّ اَدَّیْتَهُ، وَلا حاجَةً مِنْ حَوائِجِ

آن که بگشایى و نه بِدهى جز آن که بپردازى و نه غایبى جز آن که به ما برسانى و نه حاجتى از حاجات

 

الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ اِلاَّ سَهَّلْتَها وَیَسَّرْتَها، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ، اَللّـهُمَّ یا

دنیا و آخرت جز آن که آسان و هموارش گردانى که براستى تو بر هر چیز توانایى خدایا اى

 

عالِمَ الْخَفِیّاتِ، یا راحِمَ الْعَبَراتِ، یا مُجیبَ الدَّعَواتِ، یا رَبَّ الاَْرَضینَ

داناى اسرار پنهان اى رحم کننده بر اشک دیدگان اى اجابت کننده دعاها اى پروردگار زمینها

 

وَالسَّمواتِ، یا مَنْ لا تَتَشابَهُ عَلَیْهِ الاَْصْواتُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ

و آسمانها اى که صداها(ى بیشمار) بر او اشتباه نشود درود فرست بر محمّد و آل

 

مُحَمَّد، وَاجْعَلْنا فیها مِنْ عُتَقآئِکَ وَطُلَقآئِکَ مِنَ النّارِ، وَالْفائِزینَ بِجَنَّتِکَ،

محمّد و قرار ده ما را در این روزها ازآزادشدگان و رهایى یافتگان از آتش و نائل شوندگان به بهشتت

 

وَالنّاجینَ بِرَحْمَتِکَ، یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد

و نجات یافتگان بوسیله رحمتت اى مهربانترین مهربانان و درود خدا بر آقاى ما محمّد و

 

وَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ تَسْلیماً.(3)

آلش همگى و سلام بر همه آنان باد.

 

آن پنج دعایى را بخواند که به فرموده امام باقر(علیه السلام) خداوند آن را بوسیله جبرئیل براى حضرت عیسى(علیه السلام) هدیه فرستاد، تا در ایّام این دهه، آنها را بخواند. آن پنج دعا چنین است:

 

(1) اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ

(1) گواهى دهم که معبودى جز خداى یگانه نیست که شریک ندارد از آن اوست فرمانروایى و خاص اوست ستایش هر چه خیر است

 

الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ. (2) اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا

بدست اوست و او بر هر چیز تواناست (2) گواهى دهم که معبودى جز خداى یگانه نیست که

 

شَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً. (3) اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ

شریک ندارد یگانه بى نیازى که همسر و فرزندى براى خود نگیرد (3) گواهى دهم که معبودى

 

اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ

جز خداى یگانه نیست که شریک ندارد یگانه بى نیازى که نزاید و نه زاییده شده و نیست برایش

 

کُفُواً اَحَدٌ. (4) اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ

همتایى هیچ کس (4) گواهى دهم که معبودى جز خداى یگانه نیست که شریکى ندارد از آن اوست فرمانروایى و خاص اوست

 

الْحَمْدُ، یُحْیى وَیُمیتُ، وَهُوَ حَىٌّ لا یَمُوتُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلى کُلِّ

ستایش زنده کند و بمیراند و اوست زنده اى که نمیرد خیر بدست اوست و او بر هر

 

شَىْء قَدیرٌ. (5) حَسْبِىَ اللهُ وَکَفى، سَمِعَ اللهُ لِمَنْ دَعا، لَیْسَ وَرآءَ اللهِ


چیز تواناست (5) بس است مرا خدا و کافى است بشنود خدا صداى هر کس که دعا کند وراى خدا

 

مُنْتَهى،اَشْهَدُللهِِ بِما دَعا،وَاَنَّهُ بَرىءٌ مِمَّنْ تَبَرَّءَ، وَاَنَّ لِلّهِ الاْخِرَةَ وَالاُْولى.(4)

انتهایى نیست گواهى دهم براى خدا بدانچه خوانده است و این که بیزار است از هر که از او بیزارى جسته و براى خداست آخرت و دنیا.

 

سپس حضرت عیسى(علیه السلام) پاداش فراوانى را براى صد مرتبه خواندنِ این پنج دعا ذکر فرمود.(5) مرحوم «علاّمه مجلسى» گفته است: اگر کسى هر روز هر یک از این پنج دعا را ده مرتبه بخواند (که در مدّت ده روز هر کدام را صد مرتبه خوانده است) به روایت عمل کرده است. البتّه اگر هر روز هر دعایى را صد مرتبه بخواند بهتر است.(6)

 


در هر روز از این دهه، این تهلیلات [لا اله إلاّ اللّه ها] را که از امیر مؤمنان(علیه السلام) نقل شده است بخواند و اگر روزى ده مرتبه بخواند بهتر است:

 

لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الّلَیالى وَالدُّهُورِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ اَمْواجِ الْبُحُورِ، لا

معبودى جز خدا نیست به شماره شبها و روزگاران معبودى جز خدا نیست به شماره موجهاى دریاها


اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَرَحْمَتُهُ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّوْکِ

معبودى جز خدا نیست و رحمت او بهتر است از آنچه مردم جمع کنند معبودى جز خدا نیست به شماره هر خار و


وَالشَّجَرِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَالْوَبَرِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الْحَجَرِ

هر درخت معبودى جز خدا نیست به شماره هر مُو و کُرک معبودى جز خدا نیست به شماره هر سنگ


وَالْمَدَرِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُیُونِ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فِى اللَّیْلِ اِذا

و کلوخ معبودى جز خدا نیست به شماره بهم خوردن چشمها معبودى جز خدا نیست در شب چون


عَسْعَسَ، وَالصُّبْحِ اِذا تَنَفَّسَ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ عَدَدَ الرِّیاحِ فِى الْبَرارى

تاریک شود و در صبح چون بدمد معبودى نیست جز خدا به شماره بادها در صحراها


وَالصُّخُـورِ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ مِـنَ الْیَـوْمِ اِلـى یَـوْمِ یُنْفَخُ فِى الصُّورِ.(7)

و کوهها معبودى جز خدا نیست از امروز تا روز نفخ


  • سما علیزاده

عاقد: خدا
شاهد: رسول خدا (ص)
دفتر: لوح محفوظ
مکان: عرش
عروس: کوثر
داماد: حیدر
سالروز ازدواج آسمانیشان مبارک



  • سما علیزاده

یا جواد الائمه ادرکنی


سلام ما بر تو اى امام جواد

روزى که به دنیا آمدى، و روزى که به شهادت رسیدى، و روزى که در قیامت

 براى شفاعت امت جدّت به پاى مى خیزى.

 و سلام ما بر پدران بزرگوار، و فرزندان معصومت باد.

 


یا جواد الائمه ادرکنی

یا شفیع القیامه ادرکنی

خون شد از غم دل خدا جویم

درد بسیار و نیست دارویم

می فشانم سرشک و می گویم

یاجواد الائمه ادرکنی


 

تولد

حضرت امام جواد (ع) در شهر مدینه و در سال 195 هجرى قمرى در شب جمعه نوزدهم ماه مبارک رمضان دیده به جهان گشود. پدر آن حضرت امام على بن موسى الرضا، و مادرش خانمى بود به نام سبیکه، از اهالى نوبه که یکى از مناطق آفریقاست، و بعضى نیز گفته اند که نام مادر آن حضرت خیزران بود، و بعضى گفته اند که مادر آن بزرگوار از طائفه ماریه قبطیّه همسر رسول خدا و مادر ابراهیم فرزند رسول الله بوده است. بحار الانوار جلد 50 صفحه 1

اسماء و القاب امام جواد (ع)

اسم آن حضرت محمد، و بعض القاب آن بزرگوار عبارت است از: تقى، منتجب، جواد، و مرتضى، و کنیه ایشان أبوجعفر بوده است که به ایشان در زبان اهل حدیث ابوجعفر دوم مى گویند، زیرا ابوجعفر اول حضرت امام محمد باقر (ع) بوده است.

اولاد آن بزرگوار

اولاد آن حضرت عبارت بودند از: 1ـ امام هادى علیه السلام، 2ـ موسى مبرقع، 3 و 4- دو دختر به نامهاى فاطمه و امامه

سلاطین زمان آن حضرت

آن حضرت در زمان مأمون و معتصم عباسى زندگانى مى کردند، و دختر مأمون به نام ام الفضل همسر ایشان بودند، که بنا بر بعضى از نقل ها حضرت به وسیله ام الفضل و به دستور معتصم با زهر به شهادت رسیدند. البته تذکر این نکته لازم است که امام جواد (ع) از ام الفضل داراى اولادى نشدند و مادر امام هادى (ع) خانم بزرگورى بودند به نام «سمانه مغربیّه» .

نصّ بر امامت حضرت جواد (ع)

صفوان بن یحیى که یکى از بزرگان اسلام و یکى از راویان حدیث از امامان معصوم است مى گوید:

به حضرت رضا (ع) گفتم: پیش از آنکه خداوند حضرت أبا جعفر را به شما عنایت کند از شما درباره امام بعد از خودتان مى پرسیدیم و شما مى فرمودید : خداوند پسرى به من عنایت خواهد کرد، خداوند این فرزند را به شما داد و چشم ما روشن شد، خدا نیاورد آن روزى را که شما از دنیا بروید، اما اگر چنین روزى آمد چه کسى امام ما است؟ حضرت با دست اشاره به امام جواد کرد که آنجا ایستاده بود. گفتم: قداى شما شوم این سه ساله است! حضرت فرمود: این به او ضررى نمى رساند، عیسى کمتر از سه سال داشت که قیام بر حجت نمود. ارشاد شیخ مفید ج 2 ص 266.

در روایت دیگر معمربن خلاّد که یکى از روات شیعه است نقل مى کند که از امام رضا (ع) شنیدم که فرمود: این أبو جعفر است که جانشین من است و مقام من از آن اوست، و سپس فرمود: ما اهل بیتى هستیم که خردسالانمان از بزرگسالان ارث مى برند، که مقصود آن حضرت ارث امامت و علوم اسلامى است.

البته به دو نکته باید توجه داشت، اول: آنکه اسامى و اوصاف امامان بزرگوار شیعه بر زبان پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) جارى شده که در کتب روائى موجود است، و نکته دوم آنکه مشابه دو روایتى که در بالا ذکر شد روایات زیاد دیگرى که تصریح به امامت امام جواد (ع) دارد وارد شده که ما به علت رعایت اختصار از آنها صرف نظر کردیم، کسانى که طالب باشند مى توانند به مجلّد 50 ـ از کتاب بحار الانوار مراجعه فرمایند.

معجزات و کرامات حضرت جواد (ع)

آنچه مسلم است آن است که افراد با معرفت مى توانند امام را از راه علم و دانش او بشناسند، لکن گاهى لازم است تا افراد خفته به وسیله اعجاز و یا کرامتى متنبّه شوند، در مورد امام جواد (ع) این مسأله بیشتر مورد نیاز بوده است، زیرا آن حضرت در سنین کودکى قرار داشت و براى افرادى خاص پذیرفتن امامت آن حضرت مشکل بود، گرچه افرادى از بزرگان و پیران قوم کفش آن حضرت را جلوى پایش جفت مى کردند، لذا در زندگى آن بزرگوار کرامات زیادى واقع شده و نوشته اند که ما مختصراً به چند مورد اشاره مى کنیم:

1ـ على بن اسباط ـ از راویان معروف ـ مى گوید: امام جواد (ع) را دیدم که به طرف منى مى آید، نگاه دقیق به او دوختم و به سراپاى او نگاه مى کردم تا براى مصریان قیاقه او را توصیف کنم. آن بزرگوار به سجده افتاد و سپس گفت : همانا خداوند متعال در امامت احتجاج کرده به مثل آن چیزى که در نبوت احتجاج نموده است، خداوند فرموده است: « وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً » ما در کودکى پیامبرى به او دادیم، و نیز فرموده است: زمانى که به منتهى درجه قدرت خود رسید، و نیز فرموده است: زمانى که چهل ساله شد، بنابراین جائز است که خداوند حکمت را به او بدهد در حالى که کودک است، و جائز است که این کار در چهل سالگى انجام پذیرد. که دراین روایت امام (علیه السلام) از ضمیر راوى اطلاع داشته و جواب او را داده است. بحار الانوار جلد 50 صفحه 37

2ـ شخصى به نام امیة بن على القیسى مى گوید : من و حماد بن عیسى به خانه امام جواد (ع) در مدینه رفتیم تا با آن بزرگوار وداع کنیم، آن حضرت فرمود: امروز بیرون نروید بلکه فردا براى مسافرت حرکت کنید، وقتى از خانه آن حضرت بیرون آمدیم، حمّاد گفت: من مى روم زیرا بار و اساس من حرکت کرده است، من گفتم: لکن من مى مانم. سپس حمّاد رفت و در آن شب در میان دره اى که قافله در آن حرکت مى کرد سیل آمد و حمّاد غرق شد، و قبر او نیز در همان مکان است. بحار الانوار جلد 50 صفحه 43

3ـ شخصى به نام ابن حدید مى گوید: با عدّه اى براى حج خانه خدا عازم شدیم، در راه زندان قافله ما را غارت کردند، وقتى به مدینه رسیدم در راه با امام جواد (ع) برخوردم. پس با او به منزل رفتیم و داستان را براى آن حضرت گفتم، ایشان دستور دادند لباس براى من آوردند، و خود مقدارى دینار دادند و فرمودند: این دینارها را بین رفقایت به همان مقدار که از دست داده اند تقسیم کن، مى گوید: وقتى پول مال باخته ها را دادم نه چیزى از آن دینارها کم آمد و نه زیادى باقى ماند.

در این جا به همین اندازه اکتفا مى کنیم، علاقمندان مى توانند به جلد 50 بحارالانوار مرحوم مجلسى مراجعه فرمایند.

فضائل و مناقب امام جواد (ع)

مرحوم مجلسى در بحارالانوار ج 50 ص 91 داستانى را از کتاب کشف الغمّه اربلى (ره) نقل کرده است که ترجمه آن چنین است:

ایشان از شخصى به نام محمد بن طلحه نقل مى کند که گفت: بعد از شهادت امام رضا (ع) مأمون به بغداد آمده بود، اتفاقاً روزى به شکار مى رفت، از کوچه ها که مى گذشت افراد به کنارى مى رفتند و راه را باز مى کردند، اتفاقاً در یکى از کوچه ها نوجوانان ایستاده بودند که کاروان مأمون آمدند، همه آنها با شتاب گریختند جز امام جواد (ع) که در آن هنگام سن ایشان در حدود یازده ساله بود.

مأمون نزدیک آن حضرت آمد و پرسید : چرا وقتى بچه ها رفتند تو نرفتى؟ آن حضرت بلافاصله فرمود: نه کوچه تنگ بود که من با رفتن خود راه تو را باز کنم، و نه کار خلافى مرتکب شده بودم که از تو بترسم، و گمان نمى کنم تو بدون سبب بى گناهى را بیازارى.

مأمون را از کلام آن حضرت خوش آمد و از او پرسید : اسم تو چیست؟ فرمود: محمد. دوباره پرسید: فرزند که هستى؟ فرمود: من فرزند على بن موسى الرضا هستم.

منقبت دیگرى که باید جزء کرامات آن حضرت شمرده شود چیزى است که مرحوم مجلسى(ره) در بحار از ارشاد شیخ مفید (قدس سره) نقل کرده است. و آن این که وقتى حضرت جواد (ع) از بغداد به طرف مدینه مى رفتند به دروازه کوفه رسیدند، عده زیادى از مردم هم براى بدرقه آن حضرت آمده بودند، نزدیک غروب آفتاب به محلى رسیدند و از مرکب فرود آمده و داخل مسجد شدند، و در صحن مسجد درخت سدرى بود که میوه نمى داد، حضرت امام جواد (ع) کوزه آبى خواست و سپس پاى درخت با آن آب وضو گرفتند.

نماز مغرب را با مردم خواندند، در رکعت اول سوره حمد و إذا جاء نصرالله، و در رکعت دوم حمد و قل هوالله احد، و پس از نماز نوافل را خوانده و دو سجده شکر بجاى آورده و از مسجد خارج شدند. وقتى حضرت در صحن مسجد به درخت سدر رسیدند مردم نگاه کردند و دیدند که درخت بارآور شده و میوه تازه داده است، مردم از آن میوه ها تناول کردند و آن را شیرین و گوارا یافتند. لازم به ذکر است که فضائل امامان معصوم و از جمله حضرت جواد الائمه (ع) بقدرى زیاد است که احصاء آن مشکل است و آنچه در این مناسبتها ذکر مى شود به عنوان نمونه و مثال است. و این نکته را نیز باید توجه داشته باشیم که فضائل بزرگى همچون علم فراوان، بندگى تام و تمام خداوند، سجایاى برگزیده اخلاقى، و امثال اینها است که امامام معصوم را سرآمد همه انسانهاى شریف و بزرگوار قرار داده است.

شهادت امام جواد(ع)

معتصم علیه اللعنة و العذاب آن حضرت را از مدینه به بغداد احضار کرد و آن حضرت در اواخر محرم سال دویست و بیست به مدینه وارد شدند و در آخر ذوالقعده همان سال از دنیا رفتند، آنچه مرحوم مفید نوشته است اشعار به آن دارد که شهادت آن حضرت ثابت نیست، لکن علاوه بر قرائن که عبارت از احضار جبرى آن حضرت از مدینه و وفات آن بزرگوار پس از مدت کوتاهى «کمتر از یک سال » است، مرحوم مجلسى در جلد 50 بحار الانوار صفحه 17 از کتاب عیون المعجزات نقل کرده است که به دستور معتصم و به وسیله امّ الفضل دختر مأمون آن حضرت را مسموم نمود، و العلم عندالله. آن حضرت در 27 ذى القعده سال 220 در سن 24 سال و چند ماه به شهادت رسید
  • سما علیزاده
  • سما علیزاده
  • سما علیزاده

دیروز داشتم کتاب در محضر آیت الله بهجت را می خواندم که این حدیث را دیدم:

ایشان فرمودن در آخر الزمان همه هلاک می شوند مگر کسانی که برای فرج دعای غریق را بخوانند. بعد ایشان فرمودن اگر برای فرج دعا کنید علامت آن است که هنوز ایمانتان پابرجاست.

ُدعای غریق:  یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک(سید بن طاووس - مهج الدعوات ۳۳۲)


برا شادی روحش صلوات




  • سما علیزاده

سلام



photoblogimage (1).jpg


  • سما علیزاده